Saturday, December 24, 2016

ملا حسن و "حقوق شهروندی"!



حسین پویا
چهارم دی ماه 1395  





با "حقوق شهروندی" میتوان "شَهکار"! کرد
کارهایی از قبیل "حد زدن"! بسیار کرد

می شود در این شب عیدی لباس نو خرید
میتوان از بهر "فاطی"! فکر یک شلوار کرد

با حقوق شهروندی می شود پولدار شد
فکر سنگک از برای سفره افطار کرد

با حقوق شهروندی میتوان کرد اختلاس
انقلابی در امور حوزه و بازار کرد

با حقوق شهروندی می شود دارو خرید
میتوان فکری به حال کودک بیمار کرد

میتوان بر سفره های مردم "ملا" زده
نفت برد و سفره ها را هم کمی بُودار کرد

با حقوق شهروندان میتوان شد "جِرمَنی"!
اعتیاد و فقر را هم می توان انکار کرد

در امور اقتصادی هم بُوَد کارش درست
میتوان در حق "سرداران" بسی ایثار کرد

میتوان صد کارتن از چین و از ژاپن خرید
بهر انسانهای کارتن خواب "زیر افزار"! کرد

میتوان از بهر کهریزک بنای تازه ساخت
بعد آنرا چون اوین، زندان خودمختار کرد

میتوان زندان دیگر ساخت بهر "ژورنالیسم"!
از "دگراندیشمندان" نیمه شب کشتار کرد

میتوان صندوق های رای را هم پر نمود
بهتر از هر کار دیگر آب در "آمار" کرد

با حقوق شهروندی میتوان صد وعده داد
حرفهای خاتمی را میتوان تکرار کرد

با حقوق شهروندی عاقبت ملا حسن

می زند بر سِدعلی عاقا "پولیتیک"! خَفَن

Friday, October 7, 2016

رفتن ظریف به مجلس و ضربه لاریجانی!

حسین پویا
15 مهر ماه 1395

به مجلس روان شد ظریف خدنگ
به یک دست شمشیر و دستی تفنگ

سوی مجلس آمد ابا ریش و پشم 
ز گفتار دشمن شده پر ز خشم 

به مجلس درآمد یل نیمه ریش 
دوتا شیخ برده به همراه خویش 

یکیش دشمن اصل و نسل بشر 
که یک "چرخ پنچر" نهاده به سر 

همان شیخ خونخوار و جلاد و پست 
که در خون صدها جوان برده دست
 
دو دیگر، یکی  شیخک مفتخور 
که از نسل گاو است و نسل شتر 

خلاصه به مجلس در آمد ظریف 
به همراهش آورده یک چرم کیف 

به پشت تریبون مجلس رسید 
یکی نعره چون اژدها بر کشید

ز پشت تریبون نگه کرد زود
همه صحن مجلس پر از خصم بود

یکی نعره ای زد به کردار گاب!
که از نعره اش میکروفن شد خراب

بکوبید با مشت بر "پادیوم"!
که ای بیسوادان بی شاخ و دُم

چو سلطان مجلس بدید این عمل
تذکر به او داد و گفت ای کچل

سر جات بنشین و منمای جنگ
من اینجا رئیسم، نینداز سنگ

گمان کرده ای ای یل خر سوار
که هستم من اینجا هویج و خیار

سوالی اگر شد جوابش بده
فقط یک کمی آب و تابش بده

وگرنه من و این نمایندگان
بکوبم سرت را به گرز گران

الا ای ظریف نی ناش ، ناش، ناناش
نمی ترسی از من، بترس از داداش

رئیس قضائیه داش من است
که او با رئیست کمی دشمن است

دوتا شیخ را هم که آورده ای
ببر با خودت، چونکه بد کرده ای

ز عمامه داران دلواپسی
 در اینجا خودم شیخ دارم بسی

بزن چاک و گور خودت گم بکن
دگربار اینجا مگو بد سُخُن

از این پس اگر سوی ما آمدی
بکن خوب دقت که سوتی ندی





Monday, June 20, 2016

نامه خامنه ای به جوانان غرب- شعر


حسین پویا
18 آذر ماه 1394  
جوانان ایران همه به راه راست! رفتند و حالا خامنه ای سخت نگران جوانان غرب است.

ای جوانان غرب و اونور تر
می کنم من نصیحتی دیگر

من که سیّدعلی بود اسمم
خسته گشته از این جهان جسمم

چند ماه دگر به فضل خدا
عازمم بنده از جهان شما

غرب گشته پر از فساد و فجور
رهبرانش تمام دیکتاتوووووور

در خیابان و کوچه و همه جا
گشت ارشاد می کند غوغا

اعتراضی اگر کند زیدی
می دهندش گلوله ای عیدی

غرب گویی که سخت گوزیده
دژمن از هر طرف نفوذیده

مال مردم خور است غرب شما
از نفوذی پر است غرب شما

شادی و خنده خواه یا نا خواه
می کند عمر غرب را کوتاه

من شنیدم که حضرت باری
هست عاشق به گریه و زاری

وحی کرده خودش به این بنده
که حرام است شوخی و خنده

هر جوانی که شادمان باشد
جزو اصحاب دشمنان باشد

رقص و کنسرت و شعر و موسیقی
هست جمله عوامل بیغی

گر شما تنبلید و خنگ و خراب
ریشه دارد در اختلاط و حجاب

بدحجابی بسی خطر دارد
جنتی هم از این خبر دارد

ای جوانان که خوب و با ادبید
لاکن اردوی مختلط نروید

یک نگاهی به ما بیندازید
غربتان را شبیه ما سازید

مهد آزادی است این کشور
هیچکس را نمی خورد! رهبر

می برم بنده نامه را پایان
همه  لطفا بیاورید ایمان


Thursday, May 26, 2016

رویاهای شیخ اکبروضربه سیدعلی!

حسین پویا
دوم دیماه 1394

فکر کوسه همه آنست که پشتک بزنه
ناگهان بر شکم خامنه جفتک بزنه

سیدعلی منتظر فرصت دلخواه شده
تا به گوش کوسه زاده، شترق! چک بزنه

کوسه هرچند که با خامنه چپ افتاده
شادمان است که بر خامنه چشمک بزنه

می خورد توسری از خامنه ای او چپ و راست
می کشد نقشه که فرصت بشه پاتک بزنه

مطمئن بود که پنچر شده ماشین نظام
زیر چارچرخه پنچر شده شون جک بزنه

"فاطی شون"! دوست داره اکبر آقا شاه بشه
بعد از این بر یقه اش یک گل میخک بزنه

کوسه هم دوست داره یکشبه "فیدل" بشود
سیگارِ برگِ هاوانائی به فندک بزنه

مثل شاهان قدیم، اسب سواری بکند
ببرد تیر و کمان، کفتر و اردک بزنه

آرزو داشته ریشش بشود توپ و بلند
پیر شد، شانه بر آن ریشِ چو پشمک بزنه

سالها با دهل خامنه  رقصیده و حال
بهر رقصاندن عظما نی و تمبک بزنه

جام زهر اتمی تر زده بر وضع نظام
پاک قمصور شده زرتش اگر بَک بزنه

لاجرم کوسه اخیرا به خیال افتاده
به اوباما و به مک فارلِن پیامک بزنه






Thursday, April 28, 2016

پاسخ خامنه ای به اوباما. شعر. سروده شده قبل از امضای برجام


سه شنبه 27 آبان 1393


ای اوبامای خوش قد و بالا
میدهم پاسخ تو را حالا

پاسخی را که میدهم بنده
نشود باعث جوک و خنده

حرف از صلح و آشتی زده ای
عاورین، لو بده که چی زده ای

جنس اعلا اگر کنی مصرف
مثل من میزنی تو توی هدف

من ندارم خیال جنگیدن
گرچه اینها شعارشو میدن

من شعارم شعائر دین است
گرچه دنیا به بنده بدبین است

بنده با بمب هسته ای چیزم
هسته ها را در آب می ریزم

بمب میخوام چکار من، مومن
بنده دارم دویست لشگرِ جن

همه فرمانبرند و نوکر ما
بهتر از بمب هسته ای به خدا

گر اراده کنم به یک فرمان
میشود زیر و رو تمام جهان

لاکن ای حضرت اوباما جان
عشوه ات کرده بنده را داغان

باز گفتی تو از حقوق بشر
آبروی مرا دوباره نبر

نگرانی تو از حقوق زنان
که چرا کم بود در اینجا آن

بنده روزی هزار کیسه نان
میدهم بابت حقوق زنان

اینکه اینجا کسی به زندان است
شایعاتات صهیونیستان است

بنده گفتم به شیخ صادق دوش
که به حرف برادران نده گوش

گرچه ما شادمان ز اعدامیم
لیک گویا یه خورده بدنامیم

حکم اعدام هر که را دادی
بعد از اعدام او نکن شادی

توی آن پشم و شیشه ظاهر شو
پز بده مثل بنده، شاعر شو

بر سر و سینه ات بزن کشکی
پس بیاور به دیده گان اشکی

تا که هندیّ و روسی و چینی
همه باور کنند غمگینی

سوی یو اِن برند پیغامت
ماستمالی کنند اعدامت

ای اوباما که اهل تدبیری
تا دو سال دگر تو هم میری

بحث تحریم را بیا ول کن
گفتگو کن، تو ایدل ایدل کن

ول کن آقا تو بیخ خرخره را
کش بده جان من مذاکره را

کش بده جان من دوسال دگر
بعد از آن خر بیار، باقالی ببر



Friday, March 4, 2016

- "عید آمد و ما قبا نداریم"!