Friday, August 23, 2013

پاسخ اوباما به روحانی


پنجشنبه 31 تیر 92

ای فریدون خان روحانی شده
شعرهایت بند تنبانی شده

گودِ تو مورنینگ و مورنینگِ تو گود
نامه ات ما را بسی حیران نمود

سالها بودی تو در پستو نهان
سیدعلی اینک تو را کرده عیان

من گمان دارم ترا ای خنده رو
سیدعلی آورده بهر گفتگو

تو همان بودی که در بحث اتم
روضه میخواندی توی فردوی قم

چون تو بودی پیرو خط امام
کرده ام "فالو" تو را بنده مدام

من خودم یک شیعه زاده بوده ام
از طرفداران حزب توده ام

من برای حفظ تنبان خودم
مدتی هستش که لامذهب شدم

تو برای وقت کشتن آمدی
"جست فور" خر کردن من آمدی

چون هنوز آماده نَبوَد بمبتان
لاجرم می جنبد اکنون دمبتان

لاکن ای کله کدوی گچ سرا
فکر کردی می کنی "دانکی" مرا؟

دلخورم از رهبر مستضعفین
بارها "مای فیس" را زد بر زمین

کرد او یک بچه پر رو را رئیس
کله پوکِ بیسوادِی مثل "دیس"!

هشت سال آن بچه پر روی ببو
خاک می پاشید در چشم "عمو"

در همان ایام "آقای" شما
شکوه می فرمود از تحریم ها

رفت آن انچوچک و تو آمدی
حرفهای "اینترستینگی" زدی

گرچه بی بی سی بود اسپانسرت
"فاین" باشد گفته ها و زر زرت

لاکن ای شیخ الرئیس گنده "هِد"
هست بی بی سی برای بنده "دِد"

طالبی گر "اِند" تحریمات را
صرف "دیسکاشِن" نکن اوقات را

آخرین "ادوایز" ما را گوش کن
گوش خود را باز و این را توش کن

من خودم بر ماندن تو راضی ام
گرچه ناراضی ز هسته بازیم

هسته را ول کن عمو، نان را بچسب
قدس را "فورگت" کن، ایران را بچسب

بیش از این با من مکن اما و "ایف"
دست بردارید از بمب کثیف

چاره تان دیگر نباشد التماس
یک غلط کردم بگوئید و خلاص


Tuesday, August 13, 2013

ادامه - پیام خصوصی روحانی به اوباما



22 مرداد 1392

پیام خصوصی روحانی به اوباما

سلام و روز خوش، مستر اوباما
یه خورده بهتر از این باش با ما

چرا ما را نمی گیری تو تحویل
که از سرمای تو بستیم قندیل

اوباما جان مکن از من تو دوری
بیا تا روشنت سازم حضوری

من آن شیخم که نامم بی فریدون
ولی روحانیش کردند رندون

وگرنه تا بخوای جسمانی ام من
بگوید با تو بی بی سی کیم من

من آن برنامه ها را دوست دارم
اوباما من شما را دوست دارم

مکن از نام من بر من ملامت
گواه من بود این قد و قامت

مرا بی بی سی اسپانسر نموده
برای شغل خود حاضر نموده

مرا بسیار می کرده حمایت
رئیس جمهور شدم من در نهایت

مرا جک استرا تعلیم داده
سیاست را به ما تعلیم داده

و حالا من کمک میخواهم از تو
کمی لاستیک و جک میخواهم از تو

رژیم ما شده پنچر برادر
نمانده چاره ی دیگر برادر

اگر می خوای که ما باقی بمانیم
بزن سازی که ما با هم بخوانیم

برای ماندن ما گفتمان کن
کلینتون را به یاد آور، چنان کن

مرا چون خاتمی از خود بدان تو
مرا هم سید خندان بخوان تو

مکن با دشمنان ما مدارا
بکن در لیست آنها را، خدا را

ببر درلیست آنها را دوباره
به یک نیش قلم، یا یک اشاره

کمی هم باز بمبارانشان کن
دوتا موشک بزن آرامشان کن

اگر هم دیگران گفتند زشته
بگو کار خدا و سرنوشته

از این تحریم ها هم دست بردار
و ما را هم به حال خویش بگذار

کمی هم از دلارای دل آرام
عنایت کن برای حفظ "اسلام"

الهی خیر از این دنیا ببینی
به روی فرش ایرانی بشینی

یه لقمه نفت و گاز ساده داریم
کمی هم زعفران آماده داریم

بیا بنشین کنار سفره ما
بخور با ما توهم زین خوان یغما

اگر ملت دچار قحط نانه
براشون خوبه و یک امتحانه

ولی ما کارمان حفظ نظامه
و هر کار دگر برما حرامه

خلاصه اینکه مقصد ماندن ماس
کلید ماندن ما هم اوباماس


Monday, August 5, 2013

سیدعلی و کوسه و روحانی


14 مرداد 1392
سیدعلی و کوسه و روحانی

سیدعلی مواظب باش           کوسه داده مهمانی
شادمان و شنگول است         زان سبب که میدانی

در سرش بسی نقشه           دارد و نمی گوید
می کشد برای تو                 نقشه های پنهانی

کوسه با تو دشمن نیست      بیخودی مزن سیخش
بچه کوسه را کردی              بی سبب تو زندانی

هان نرفته از یادت               کوسه کرد پر بادت
یکشبه تو را رهبر                کرده او به آسانی

شیخ حسن اگر آمد             کوسه رهنمایش بود
می زند به زیرش "جک"        "استرای" لاندانی

پس تو هم بزن یک جک       با سعید کهریزک
تا بفهمد آن کوسه              معنی چراغانی

تو خودت چو روباهی            هم فقیه و هم شاهی
می زنی به بیراهه              هرکجا که می مانی

توی دست خود داری           رهبران جن ها را
با حمایت جن ها                  حکم خویش می رانی

حقه بازی محمود                ظاهرا که روشن بود
می کند تو را حیران             حقه های روحانی

وعده میدهد بسیار             آب و برق و نان و کار
شیخ حسن شده بلبل        می کند غزل خوانی

گرچه بوده او روزی             در امور امنیت
ناگهان شده اهل              گفتمان انسانی

می شود به زودی فاش     حقه ها و نیرنگاش
وعده های او باشد            شعر بند تنبانی

رو بدی به این یارو             می کند تو را جارو
بهتر از تو میداند               شیوه مسلمانی

از همین دم حجله            سیدعلی مهارش کن
در کنار او بنشان               قاسم سلیمانی

نقدیو وزیرش کن              مجتبا رو شیرش کن
تا که کم شود روی           کوسه ی فسنجانی

شیخ حسن کلک بازه        سیدعلی درازش کن
تا بگه غلط کردم                مُردم از پشیمانی