Tuesday, June 19, 2012

شعر تهرونی شریعتمداری برای "سال تولید ملی"!


25 خرداد 1391
شعر تهرونی! برای "سال تولید ملی"
خامنه ای در فرمانی که در پیام سال جدیدش بود امسال را "سال تولید ملی" نامید. منظورش سال شکوفایی و گسترش و پیشرفت تولید ملی بود. سال گذشته را او سال "شکوفایی اقتصاد" نامید و دستور شکوفا شدن اقتصاد را داد. دستورش توسط پیروانش اجرا شد و همانطور که انتظار میرفت به جای اقتصاد، اختلاس شکوفا شد. امسال هم از خبرهایی که تا حالا بیرون داده شده، و بخصوص این روزها دهان به دهان می گردد، بجای تولید، واردات شکوفا شده و دیگر جنسی؛ نه صنعتی و نه کشاورزی نیست که در داخل تولید شود. همه چیز حتی تکمه و میخ و کش شلوار و پرتقال و سیب و تخم مرغ و... از چین وارد میشود. در این زمینه حسین شریعتمداری نماینده خامنه ای در کیهان (ارگان سرکوب فرهنگی ولی فقیه) که خیلی به فرمان های رهبرش علاقه و اعتقاد نشان میدهد، تقدیرنامه ای به صورت یک شعر "تهرونی"! برای خامنه ای نوشته که با هم می خوانیم:
الا ای رهبر مستضعفونِ عالم و ایرون
که با فرمون تو تولید ملی شد بسی افزون

تو فرمون دادی و شد خودکفا کشور به فرمونت
به فتوای تو هم ارزون شده گوشت و پنیر و نون

به فرمون تو در چین سطح تولیدات رفت پائین
به فرمون تو شد تولید در قم تکمه و تنبون

تو فرمون دادی و در کمتر از یک هفته جون تو
هزارون کارخونه باز شد، دنیا شده حیرون

تو هر کارخونه ای هم شد هزارون کارگر شاغل
هزارون کارگر بیکار شد در چین از این فرمون

دوباره سنگ و پا و کشک و فرش و زیره شد تولید
به یک فرمون فراوون شد خیارو  کشک و بادمجون

تموم چینیا دلخور از این فرمون تاریخی
به سوی رهبر عظمای چین با گریه و نالون

که ای رهبر به داد ما برس تولید رفت از دس
بکن کاری که کلا اقتصاد چین شده داغون

خوشم اومد که روی چین و امریکا بازم کم شد
که تا یک سال دیگه کشور ایرون میشه ژاپون

حسابی خودکفا شد کشور ما "آورین" بر تو
زدی تو توی پوز "دژمن" مستکبر و نادون

خلاصه ش اینکه از آثار حکمت حال کردم من
بگم در باره حکمت هزارون قصه در کیهون


Saturday, June 2, 2012

هذیانهای احمدی نژادی - تقدیم به استاد فقید عالیوندی

شعر طنز تقدیم به استاد فقید، بهرام عالیوندی هنرمند عضو برجسته شورای ملی مقاومت. همرزم هنرمندی که تا پایان عمر پربار خودش همواره بر مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی استوار ماند. یادش به خیر باد که همواره مرا در نوشتن شعر و مطلب طنز تشویق می کرد.
دهم خرداد 1391

 هذیانهای احمدی نژادی

دوش احمدی به رهبر خود گفت تا به کی
باشیم ما همیشه پی پول نفت و گاز

ما را خود احتیاج نباشد به این دو چیز
در بانک مرکزی بکنم چاپِ اسکناز!

آن جن نابکار که دادی به من شما
رفته مرخصی و هنوزم نگشته باز

از بهر حل مشکل بیکاری و فساد
آورده ام به خانه سه تا جن "پینه داز" (پینه دوز)

گفتی به من که بمب اتم چاره می کند
شنگولم ای فقیه از آن حرف دلنواز

با آن اورانیوم که غنی کرده ایم و چاق
یک بمب خوشگل و چاق و غنی بساز

بمبی که با حضور سرکش و روحانی نظام
ما را ز علم و دانش و جن کرده بی نیاز

من خود اسیر خال لب بمب و هسته ام
قربان موشکی که نگاهش بود سه فاز

گفتم که این بساط به ما لطمه می زند
گفتی که "آورین"! به تو میمون حقه باز

من شاد از این تعارف رهبر نشان تو
گویی که خورده ام شب جمعه بسی پیاز

تحریم اقتصادی از آن حرف مفت هاست
چین دست  التماس به ما می کند دراز

آماده گشته ایم برای مدیریت جهان
باشد که زیر و رو بکنیمش مث گراز

دنیا به علم و دانش ما غبطه می خورد
مائیم از اینهمه بسیجی جن گیر سرفراز

پنچر شده ست هاله نورم به سیخ دوست
من می کنم دعای سه قبضه سر نماز

هرگز فقیه من نشوم، داد از این ستم
یا رب تو چاره ای بکن این درد جانگداز