Monday, November 8, 2010

افسانه ی یارانه ها



شانزدهم آبان 1389

افسانه ی یارانه ها

از بازی یارانه ها آید به گوش افسانه ها
افسانه هایی کشککی از جنب و جوش چانه ها

از این همه عقل و خرد در کله ی یک پاسدار
حتما فیوزاشون پریده اکثر رایانه ها (کامپیوترها)

یک عده ابله! گشته بر ایران ما حاکم ببین
از دانش بی حدشان!! ویران شده کاشانه ها

رهبر خل و مجلس خل و ایضا رئیس جمهور خل
گشته جهان غرق شگفتی زین چنین دیوانه ها

آن شیخ ناکس را ببین چون در خفا می میخورد
وآنگه مسلمان می شود در بستن میخانه ها

برخی غرض ورزند!! و می گویند اینها بازیه
یارانه ها را می خورند و پشت آن پیمانه ها

از حذف هر یارانه ای جنسی گرانتر میشود
خوشحال شیخ شهر از حذف همه یارانه ها

سهمی به شیخ شهر ما از این گرانی میرسد
زانرو ز شادی می زند بر ریش خود او شانه ها

هر روز حرفی تازه در "علم چپاول" می زنن
حتما به زودی می برن از نوک مرغان دانه ها

از سفره ایرانیان می دزدن و کش می روند
اما شده پر نان از اینها سفره بیگانه ها

بسیار گل پژمرده شد از بوی گند مغزشان
یارب بکن مسمومشان با گاز آن گلخانه ها

ملت بزودی می کند خود با لگد بیرونشان
وآنگه بسازد خانه ها بر روی این ویرانه ها
--------
-------------
وبلاگ نوشته های حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/




Wednesday, August 25, 2010

آرزوهای من و سیدعلی




بیست و چهارم آگوست 2010


(با اجازه جناب مولانا)

من:ا

ایرانیم، رهایی ایرانم آرزوست
مثل همه، سقوط شریرانم آرزوست

این جانیان مرتجع و قاتلان دزد
ویرانه کرده اند آنچه که من آنم آرزوست

اخبار سنگسار، دل ما ریش می کند
سنگی چنان به کله شیخانم آرزوست

ای خلق قهرمان به خیابان برون روید
آخوند رنگ پریده و لرزانم آرزوست

طنز است شعر من که در این غربت سیاه
یک جرعه خنده بر لب یارانم آرزوست

آزرده از خیانت شیخان مرتجع
بار دگر کشیدن سیفانم آرزوست

آن شیخ بی خرد که وجودش تقلب است
گو گمشو ای کلاغ ، من انسانم آرزوست

سیدعلی:
دی خامنه نوشت به فرمانده سپاه
زندان و داغ و کشته ی پنهانم آرزوست

گفتند چاره می نکند کرده ایم ما
گفت آنچه چاره ای بکند آنم آرزوست

چشمک زد او به حقه وافور ناصری
نالید کآن سناتور کرمانم آرزوست

هرگز نمیرد آنکه از این حقه جان گرفت
من حقه بازم، حقه فراوانم آرزوست

زین احمدی نژاد انیشتن شدم ملول
یک احمق جعلق نادانم آرزوست

آنگه نوشت نامه دیگر به احمدی
زان بمب ها که خورد به ژاپانم آرزوست

گفته ست جنتی که به جنت چو میروم
هفتاد و هفت حور و سه غلمانم آرزوست

زین جنتی که عالم دهر است خسته ام
یک شیخ بی خرد تر از ایشان آرزوست

زان خاتمی که گردن او هست مثل خر
من راضیم، خران دوچندانم آرزوست

بالله تظاهرات مرا خفه می کند
یک فوج لات و لوت ز لبنانم آرزوست

من:ا

هرگز گمان مبر که فرو خوابد این قیام
"آن های و هوی و نعره مستانم آرزوست"

Monday, July 19, 2010

آخرین بیانیه میرحسین موسوی

حسین پویا
شانزدهم جولای 2010


آخرین بیانیه میرحسین موسوی

ای عزیزانی که اهل پرسشید
گاه چوبید و گهی مثل کشید

آگهم من از سوالات شما
می کنم راحت خیالات شما

من خمینی را فراوان مخلصم
چون به او از راه ایمان مخلصم

بود او مردی درست و با نبوغ
در همه عمرش نگفته یک دروغ

آنچه در پاریس گفت آن محتشم
جمله را انجام داده بیش و کم

نان و آب و برق مجانی شده
مملکت غرق فراوانی شده

خانه مفت و گاز مفت و برق مفت
واقعا انجام داد او آنچه گفت

کشور ایران دموکراتیک شد
قدس هم آزادیش نزدیک شد

کشور کشتار و سرکوب عیان
مهد آزادی شد و حق بیان

الغرض این مملکت آزاد شد
بود یک ویرانه و آباد شد

بود دانشگاه ما بیت الفساد
دین و ایمان را همه داده به باد

این زمان آنجا شده انبار علم
پای هر بزمجه ای شلوار علم

گر که دانشجو نماید اعتراض
می کنندش صد دعا وقت نماز

توی زندان اوین دوران شاه
بود شلاق و شکنجه رو به راه

لیک در "دوران زرین امام"
دور شلاق و شکنجه شد تمام

پس به فرمان امام ذی غدد (بر وزن نخود یعنی صاحب غده)
هرچه زندان بود دانشگاه شد

حالیا دولت دچار ماتم است
چونکه زندان در همه کشور کم است

بنده با صدها دلیل محتشم
از مریدان خمینی گشته ام

من خمینی را ستایش می کنم
روح او را خرج جنبش می کنم

من از ایشان چیزها آموختم
چشم بر اصل ولایت دوختم

من طرفدار فقیه ام ای عمو
تو مکن از مرگ ایشان گفتگو

پنبه اصل ولایت را مزن
پس دهان خود نفرما کج به من

تکیه بر اصل ولایت می کنم
سیدعلی را من حمایت می کنم

نیست دانا تر از ایشان در جهان
غیر فیثاغورث و گوستاو لوبان

اهل شعر است و خودش هم شاعره
گر بیابد فرصتی اهل قره

دشمن بنده نژادش احمدیست
آدم بی مزه و لوس و بدیست

لیک اگر این احمدی راضی شود
مدتی با بنده همبازی شود

من رئیس جمهور ایران می شوم
بار دیگر شاد و خندان می شوم

بعد از آن گفتار درمانی کنم
آب و برق و گاز مجانی کنم

چونکه قانون اساسی گفته است
می برم از سارقین من پا و دست

گر منافق را بیندازم به دام
کار او را هم کنم فورا تمام

با توسل بر امام خوش نفس
دشمنان را می کنم توی قفس

تا شود "اسلام" و آقا سربلند
تا زند آقا دوباره پوزخند
---------------
وبلاگ نوشته های حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/







Wednesday, March 10, 2010

اندر احوالات "خمرگان" و خواب قیلوله



دهم مارس 2010

عکسی از مجلس خبرگان رژیم منتشر شده بود که برخی از "خبرگان"!! را درحال خواب قیلوله نشان میداد.

خواب خبرگان

خبرگان رژیم در خوابند
در مثل هریکی چو مردابند

عده ای دایناسور ز عهد حجر
دائما در پی شکار بشر

روضه خوانهای دوره شاهی
دشمنان خرد و آگاهی

میلیونرهای دوره یاقوت
از جنایاتشان جهان مبهوت

صاحب قصر و صاحب ریشند
هریکی شاه حوزه خویشند

ظاهرا عشق سیدعلی برسر
می خورند از مواهب "رهبر"

جملگی نوکران سیدعلی اند
عاشقان مقام و صندلی اند

رانت خواری مرام و مسلکشان
می خورند و نمی گزد ککشان

مال مردم خورند و شیادند
در امور نجاست استادند

همگی دشمنان ایرانند
خودشان واقفند و میدانند

در قساوت بدیل چنگیزند
از وقاحت پرند و لبریزند

این جماعت که سرخوش و شادند
خبرگان نه، که خمره ی بادند!

این "گیاهان" برای مردم ما
میوه شان فقر و محنت است و بلا

ملت از ظلم "خبرگان" به فغان
خون دل میخورند پیر و جوان

این جماعت به خواب مغروقند!
خر و پف می کنند و می بوقند

به یقین این جماعت خفته
خوابشان خلق سازد آشفته

اولش توی پوزشان بزند
گورشان را برایشان بکند

خانه از خاک مرده پاک شود
"گند" ملا نصیب خاک شود
----------------
وبلاگ نوشته ها و اشعار حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/